قیمت طلا و آهن
قیمت ارز
قیمت خودرو
شاخص بورس اوراق بهادار
وب لوکس
باشگاه کیواسپرت افق
باشگاه کیواسپرت افق
باشگاه کیواسپرت افق
باشگاه کیواسپرت افق
باشگاه کیواسپرت افق
تاریخ انتشار: ژوئن 20th, 2016 | 19:53 ب.ظ| كد خبر: 3544
فحّاشی چاله میدانی
فحّاشی چاله میدانی کسی که این همه نسبت ناروا در زبانش می چرخد و از دوستانش می خواهد که اینهمه بد و بیراه را در اینترنت منتشر کنند اولا دیگران را به فحاشی متهم می کند، و در ثانی ادعا می کند جواب من خاموشی است.

مغان رسا / جمشید کریمی:  اخیرا دو فایل صوتی از فردی به نام الف –  ش اردبیلی منتشر شده است که در آن در باب نتیجه ی دور دوم انتخابات در حوزه ی انتخابیه پارس آباد و بیله سوار و سیاست های کلان کشور سخنان رکیک و فحش های زشتی بر زبان رانده است که دشوار بتوان گفت آن زبانی که بی شرمانه در آن دهان چرخیده است زبان یک انسان بوده است.

نگارنده در این یادداشت قصد پاسخگویی به این دوپای بدزبان را ندارم نه از باب “جواب ابلهان خاموشی” بلکه از این جهت که وظیفه ی من به عنوان یک فعال رسانه ای پاسخ دادن به اینها نیست، بلکه بخیه انداختن بر روی کارها و کشف حقیقتی ست که سعادت ملت ما در آن  است از آن گذشته مشت بر سندان کوفتن مرا نشاید. لذا به اقتضای حوصله ی خوانندگان فقط بخشی از سخنان وی را زیر ذره بین خواهیم برد.

بخشی از کلیدواژه هایی که ایشان به کار برده اند از این قرار است؛ رشوه دهنده، فاسد، مفسد، کثافتکار، دروغگو، گندکار، خاک بر سر، دستشویی.

سخنان وی دو جنبه را شامل می شود. یک جنبه درباره ی انتخابات پارس آباد و کاندیدای رقیب و طرفدارانش است و یک بخش هم جنبه ی حزبی دارد که به طرفداری از دولت اعتدال بیان شده است. همزمان که آن نسبت های مشمئز کننده را به کاندیدای رقیب و قریب به پنجاه هزار طرفدارش می دهد ادعا می کند که “اینها جز فحش دادن چیز دیگری بلد نیستند” یا ” اینها نسبت های ناروایی به من می دهند و جواب من به اینها خاموشی است”و یا “اینها وقتی دهانشان باز می شود گویی در…. باز می شود چون بوی کثافت همه جا را می گیرد”.

کسی که این همه نسبت ناروا در زبانش می چرخد و از دوستانش می خواهد که اینهمه بد و بیراه را در اینترنت منتشر کنند اولا دیگران را به فحاشی متهم می کند، و در ثانی ادعا می کند جواب من خاموشی است.

وی در موضع گیریهای حزبی اش می گوید: “مردم دوبار به اینها سیلی زده اند.یکی در انتخابات ریاست جمهوری که آقای روحانی رییس جمهور شد، و یکی هم در انتخابات مجلس که به اشاره ی آقای روحانی همه ی لیست امید پیروز شدند”و نیز در جای دیگری می گوید: ” عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد” در اینجا از وی باید پرسید منظورش از مردم و اینها چه کسانی هستند و اشاره به چه چیزی دارد؟ اساسا تعریف وی از مردم چیست؟ ایا کسانی که به کاندیدای رقیب در پارس آباد رای داده اند را نیز جزء مردم می داند یا نه؟ اگر پاسخ آری است پس چرا به اینهمه مردم را هتک حرمت کرده است، و اگر پاسخشان نه است پس مردم از نظر وی چه کسانی هستند؟ از وی باید پرسید چه کسانی را عدو دانسته اند که سبب خیر شده اند؟ و وی بعنوان یک مسلمان آن هم از نوع سیدش چگونه می توانند همشهری و هموطن خود را به صرف یک رقابت انتخاباتی دشمن بپندارند؟ من در اینجا به الفاظ رکیک و بد دهنی وی نمی پردازم چون این مسئله به تربیت وی بر می گردد و غیر از این هم نمیتوان انتظار دیگری داشت و در واقع وی با این سخنان خود را معرفی کرده اند و من در ادامه با یک سند دینی نشان خواهم داد که این دشنام گویی و اتصال آن به دیگر مسائل نشانه ی چیست و از کجا ناشی می شود اما اکنون می خواهم به یکی از اتهاماتی بپردازم که جنابشان به کاندیدای رقیب زده و وی را راشی و مرتشی قلمداد کرده اند.

همانطور که پیشتر اشاره شد، سمت نگارنده در اینجا قاضی و وکیل مدافع نیست بلکه روزنامه نگاریست که به کشف حقیقت می پردازد آن هم به نفع مردم و در جهت دفاع از حقوق مردم بنابراین اگر آقای “ش” اسناد و مدارکی در خصوص ارتشا علیه این کاندیدای رقیب دارند ارائه کنند تا ما نیز به وظیفه ی رسانه ایم عمل کرده و در حدود وظیفه ی خودم آن را پیگیری کنم چون عهد اخوت ما فقط و فقط با مردم که مدافع حقوقشان باشم نه فرد یا اشخاصی. بنابراین همزمان که منتظر استنادات وی می مانیم طبیعتا پرس و جو درباره ی عملکرد خود وی در زمان صدارتشان بر یکی از سازمان های(سابق) استان اردبیل و دیگر نهادها را نیز حق مردم می دانیم که عملکرد شخصی که این همه سنگ مردم و ازادی و اعتدال را بر سینه می زند چه بوده است.

مثلا سفرهای خارجی که با هزینه ی این سازمان رفته اند آیا توجیه اقتصادی و حرفه ای داشته است یا خیر و اگر داشته است آثار آن را در کجای استان اردبیل می توان دید؟ بطور کلی همین مردمی که وی آنها را به فحش کشیده است بشدت مصمم و در تکاپو و چالش هستند که ریز عملکرد وی در سازمان مذکور را استخراج کنند تا ببینند کسی که اکنون سنگ اعتدال را به سینه می زند در آن زمان تا چه اندازه معندل و درستکار بوده است بنابراین از آقای “ش” می خواهند خود گزارش پاکدستی و درستکاریشان در زمان ریاستشان بر این سازمان را به سمع مردم برساند.

هیچگونه اتهامی در کار نیست بلکه یکی از همان اتهاماتی که وی به کاندیدای رقیب بسته اند در مورد خود وی نیز وجود دارد که به سفرهای خارجی و مباحث مربوط به هتل دار ی و تسهیلات های بانکی و مواردی از این دست مربوط می شود. ای کاش این سخنان آقای ش فقط در حد فحش و ناسزا می بود که در اینصورت می گفتیم این آدم چون درست تربیت نشده است ، برای همین بد دهن شده است کما اینکه در بالا هم به همین موضوع اشاره کردیم اما دریغا که فقط این نیست و به غیر از مسئله ی تربیتی مسئله ی مهمتری در پس این گفته ها وجود دارد که هویت یک ملت و ساختار یک جامعه را تهدید می کند. از امام صادق علیه السلام روایت شده است که می فرمایند: ” دشنام گویی و بدزبانی و دریدگی، از نشانه های نفاق است”. و آنچه الف-ش و امثال وی با این رفتارها و گفتارهایی که در جامعه ی ما حتی از نظر یک کودک ۲ ساله نیز زشت است و اگر مرتکب شود بزرگترها تنبیه اش می کنند می خواهند بذر نفاق پاشیده و جامعه را به ابتذال بکشانند تا به آلاف و اولوفی برسند.

روی سخنم با مردم است که آنچه گفتیم یک ادعا نیست بلکه یک حقیقت روشن است. چه ادله ای محکمتر از این که کسی که می خواهد مسلمان را با مسلمان، همشهری را با همشهری، هموطن را با هموطن، دشمن قلمداد کرده و میانشان جدال و جدایی بیندازد نمی تواند یک انسان درستکار و راستگویی باشد که از قضا مسلمان نیز هست، به نظر نگارنده اعمال آقای “ش” مو به مو مطابقت دارد با کلام امام معصوم و من دامن رییس جمهور محترم و همکارانش، رئیس دولت اصلاحات و بطور کلی تفکر اصلاح طلبی را از هرگونه تفرقه و نفاقی که بین مردم جدایی می اندازد بری می دانم و اگر منتخب مردم مغان نیز دامن خود را از این نوع تفکر بری می دانند به صلاح خود و مردم مغان است که از اینگونه افراد تبری جسته و در مدت نمایندگیشان به افرادی بیرون از حوزه ی انتخابیه شان اجازه ی حکمرانی بر سرنوشت مردم این منطقه را ندهند.

پایان سخن این که غیر از ائمه ی معصومین در شناساندن نفاق و چهره ی منافق از پای ننشسته اند حکما و دانشمندان و شعرا و ادبا این فرهنگ و تمدن کهن نیز چنین کرده اند که من در اینجا به غزلی از حافظ بسنده می کنم که شرح حال اس ش است:

ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم                      جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم

عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است           کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم

رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنیم                            سرّ حق بر ورق شعبده ملحق نکنیم

منبع : مغانه 

جدیدترین
پر بازدیدترین
نظرسنجی
  • طراحی سایت را چگونه ارزیابی می کنید

    • خیلی خوب (71%)
    • خوب (24%)
    • ضعیف (3%)
    • متوسط (2%)

    جمع آرا: 505

    Loading ... Loading ...