سبک فرزند پروری والدین و تاثیر آن بر رفتارهای فرزندان

چاپ

شهره عزیزی کارشناس مسائل فرهنگی “روش فرزند پروری و روش تربیتی والدین بر جنبه­های مختلف رشد فرزندان آنان تاثیر می­گذارد.در واقع پایه و اساس فرزندپروری مبین تلاشهای والدین برای کنترل و اجتماعی کردن کودکانشان است. همه والدین در تعلیم و تربیت و نظارت بر فرزندان نقش اولیه را به عهده دارند.چگونگی ارتباط والدین با فرزندان با روش فرزند پروری والدین و سن فرزندان ارتباط دارد. برای مثال مادران، نوزادان و کودکان نوپای خود را مرتب در آغوش می­گیرند و نوازش می­کنند ولی به تدریج که کودکان بزرگ می­شوند ابراز محبت مادر تغییر شکل پیدا می­کند ،زیرا کودک از نظر شناختی رشد یافته و تغییر کرده است.بنابرین همزمان با رشد کودکان روش ابراز محبت والدین به فرزندان تغییر پیدا می­کند.در نوجوانی شکل و میزان ارتباط والدین و فرزندان دستخوش تحول اساسی می­شود والدین به جای نظارت مستقیم بر فرزندان و واکنش­های مستقیم ،باید بر آنها به طور غیر مستقیم نظارت کنند.الگوی ارتباطی والدین و کودکان از عوامل دیگری نیز تاثیر می­پذیرد . برای مثال، رضایت والدین از کار و ازدواج بر ارتباط آنان با فرزندانشان تاثیر بسیاری دارد. شرایط استرس­ زا در زندگی و محل کار ،وضعیت اجتماعی – اقتصادی ،فرهنگ و نگرش والدین و فرزندان تاثیر می­گذارد.بنابراین حفظ آرامش فردی ، رابطه مناسب اعضای خانواده ،رابطه مناسب با همکاران و نگرش مثبت به فرزندان، در تربیت فرزندان نقش دارد.در یک بستر تربیتی مناسب، فرزندان نیز بیشتر به خواسته ها و تقاضاهای والدین توجه می­کنند. در مقابل زمانی که والدین در تربیت فرزندان از روشهای تنبیه ، توبیخ و سرزنش استفاده می­کنند ،احتمال لجبازی و نافرمانی در کودکان و نوجوانان افزایش می­یابد ؛این لجبازی و نافرمانی تحمل والدین را کاهش می­دهد و به ایجاد رفتارهای خشونت امیز نسبت به فرزندان می­انجامد.در این صورت رابطه والدین با فرزندان به شدت مختل می­شود.

بنابرین ،آشنایی والدین با روشهای فرزند پروری کارآمد و به کارگیری آن در تربیت فرزندان می­تواند از بروز مشکلات رفتاری و تحصیلی آنان پیشگیری کرده و به آرامش والدین کمک کند.

شیوه های فرزند پروری

  1. والدین قاطع واطمینان بخش : والدین این الگو ‌معمولا با فرزندشان با محبت هستند و با آنها رابطه گرم و صمیمی برقرار می کنند این والدین ضمن کنترل منطقی فرزندشان از آنان توقعی رفتار عاقلانه و منطقی دارند . والدین این گروه ارتباط روشنی با فرزندان خود دارند . و برای جلب موافقت کودک دلیلی منطقی و عاقلانه می آورند . احساس و عقیده فرزندرا در امور مختلف جویا می شوند . آن ها نسبت به کار ها وفعالیت های کودک عکس العمل نشان می دهند و به تشویق کار های مثبت آن ها می پردازند . این گروه از والدین بعد از برقراری رابطه گرم و با محبت از فرزندانشان توقع رفتاری عاقلانه و متناسب با سن دارند .
  2. والدین مستبد و دیکتاتور: در این الگو ، والدین بر اعمال قدرت و انضباط اجباری تاکید می کنند. فرزندانی که والدین مستبد داشته اند،کمتر به خود متکی هستند و از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند.این افراد اغلب در مقابل دیگران حالت خصومت به خود می گیرند،به افراد کوچکتر از خود آزار می رسانند. وچون عقاید و افکار را بدون چون و چرا پذیرفته اند ،افرادی متعصب خواهند شد.

شیوه تربیت خانواده « آزاد منش » :

یکی از شیوه هایی که خانواده ها در تربیت فرزندان خود اتخاذ می کنند شیوه آزادمنشی است . برخی از اولیاء با الگوبرداری از روش تربیت خود ویا مقابله با روش تربیتی که خودشان بر اساس آن رشد یافته اند چنین روشی را اتخاذ می کنند . در این روش اولیاء با دادن اختیارات به کودک ، او را در مسیر تعلیم و تربیت آزاد می گذارند .،

شیوه تربیتی خانواده «متعادل» :

در خانواده هایی که اولیاء از تربیت خوبی برخوردار بوده اند و روش میانه و معتدلی در تربیت آنها به کار گرفته است . با فرزندانشان به خوبی ارتباط برقرار می کند و به حقوق کودکان احترام می گذارند و با توجه به توانایی های کودکشان به او مسئولیت می دهند . فرزندان این گونه خانواده ها از اعتماد به نفس و عزت نفس خوبی برخوردارند و در اجتماع ضمن رعایت مقررات به خوبی می توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند .

شیوه تربیتی خانواده «دیکتاتور» :

در خانواده های دیکتاتور (زورگو) یک نفر به عنوان حاکم و فرمانده خانواده است و هر حرکتی در خانواده باید به تایید و رضایت او انجام گیرد . اگر پدر و مادر با تربیت دو گانه ای پرورش یافته اند همین امر در تربیت فرزندانشان به آنها انتقال میدهند و جوعاطفی سنگینی را در خانواده ایجاد می نمایند . بنابراین فرزندان آنها در یک محیط مسموم رشد می کنند و از اختیارات کمتری برخوردارند و گاهی حق تصمیم گیری برای خصوصی ترین مسایل فردی خود را ندارند .

فرزندان از نظر شخصیتِ اجتماعی و هویت فرهنگی یکسان تربیت نمی شوند. نگرش ها, تصورات و رفتار خانواده بیشترین تاثیر را بر رفتار اجتماعی و هویت فرهنگی و اجتماعی فرزندان دارد.بطورکلی ویژگیهایی نظیر پذیرش ،ابراز محبت و مراقبت از فرزندان ،آنان رادر مقابل ابتلا به مشکلات رفتاری مصون می­دارد و ویژگیهایی چون طرد کردن ،خصومت،کتک زدن ، مراقبت بیش از حد با آسیب های روانی فرزندان رابطه دارد .شیوه های آزاد و دیکتاتور به سبب رعایت نکردن اعتدال ،آثار نامطلوبی بر تربیت فرزندان دارد؛ از این رو با قاطعیت می­توان گفت که شیوه های مناسبی برای تربیت و هدایت فرزندان نیستند.ولی شیوه متعادل با ویژگی های مثبت فراوان ،تضمین کننده­ی پرورش توانایی ها و رساننده ی فرزندان به خودشکوفایی و کمال است.

آموزه های اسلامی و متون دینی نیز ما را به رعایت اعتدال در روابط اعضای خانواده ،به ویژه رابطه والد-فرزند و شیوه ی تربیتی توصیه می­کند.در فرهنگ اسلام ،فرزندان امانت های الهی اند و خانواده مسئول حفظ سلامت ،رشد، تربیت و سعادت آنان است.